رقابت اصلی در سیزدهمین انتخابات ریاستجمهوری بر سر ایدۀ کلان ادارۀ دولت، و در مرتبۀ بعد خصوصیات کارگزار شکل خواهد گرفت.
پایگاه رهنما:
رقابت اصلی در سیزدهمین انتخابات ریاستجمهوری بر سر ایدۀ کلان ادارۀ دولت، و در مرتبۀ بعد خصوصیات کارگزار شکل خواهد گرفت. درک صحیح این مسئله جهتگیری راهبردی رقابت در انتخابات را تعیین خواهد کرد.
جریان غیرانقلابی برای ایدۀ قدیمی خود که همان حل مشکلات کشور از طریق مذاکره است، ادبیاتی جدید خلق کرده است و آن «هماهنگی دو رئیسجمهور در ایران و آمریکا» است. ممکن است بیانهای دیگری نیز برای آن خلق شود؛ ولی همواره اصل سخن ثابت است.
به دلیل ناکارآمدیهای مفرط در دورۀ هشتساله، بعید است جریان غیرانقلابی سخنی اثباتی جز در زمینۀ سیاست خارجی در خصوصیات کارگزار داشته باشد؛ لذا در این زمینه رقیبهراسی محور کار ایشان خواهد بود.
جریان انقلاب دو گونه مواجهه با گفتمان رقیب دارد: الف) رویکردی که صرفاً تقابل مستقیم با ایدۀ رقیب را برگزیده و ترجمۀ اجتماعی آن عدم مذاکره است؛ ب) رویکردی که تکیه به خصوصیات کارگزار دارد، با تکیهبر مفهوم کارآمدی.
رویکرد نخست، بازی در زمین ازپیشطراحیشدۀ دشمن است لذا باعث ایجاد نگرانی در جامعه از جریان انقلابی و به وجود آمدن دوقطبی کاذب حول محور مذاکره است.
رویکرد دوم، درک صحیحی از محور رقابت در انتخابات ۱۴۰۰ ندارد و نمیداند که رقابت در درجۀ نخست بر سر ایدۀ کلان دولت شکل خواهد گرفت؛ لذا گفتمانی ناقص دارد. این نقیصه میتواند باعث شود بهطور خودکار از صحنۀ رقابت حذف شود. در انتقادی دیگر میتوان گفت: تصمیم این جریان مبنی بر گذار مسالمتآمیز از مذاکره با روشی که برگزیده و بهنوعی تأیید ضمنی مذاکره است، امکان ندارد. داشتن سخنی صریح در این زمینه لازمۀ حضور در عرصۀ رقابت است.
طرح رهبری معظم انقلاب، با هوشمندی ویژه، نخست بازی در زمین ازپیشطراحیشدۀ دشمن نیست؛ لذا از به وجود آمدن دوقطبیهای کاذب جلوگیری میکند؛ دوم، به دلیل تطابق با مسائل اصلی جامعه و گرههای ذهنی آن قابلیت جامعهپذیری ویژهای دارد؛ سوم، به دلیل وجود ابعاد ایجابی خاص میتواند میدانهای وسیع گفتمانی پیش روی جبهۀ انقلاب بگشاید.
از حجم بیانات و تأکیدات ویژۀ مقام معظم رهبری (مدظله العالی) چنین برمیآید که ایشان رقابت اصلی در انتخابات آینده را بر سر ایدۀ کلان دولت تشخیص دادهاند و در مرتبۀ بعد خصوصیات کارگزار را نیز بیان کردهاند.
رهبر معظم انقلاب میکوشند در مواجهه با ایدۀ حل مشکل از طریق مذاکره این پیام را به ملت مخابره کنند که این موضوع از اساس مسئله درجه دوم کشور است و مسئلۀ اصلی چیز دیگری است. این نوع مواجهه از به وجود آمدن دوقطبی کاذب پیشگیری خواهد کرد و درواقع نوعی مواجهۀ هوشمند و ابتکاری است.
در مرتبۀ بعدی و بهاندازۀ لازم، مذاکرۀ قبلی نیز نقد میشود. البته تکیۀ اصلی بر بدعهدی و نابکاری دشمن باید باشد و بیشتر آنان مورد تاختوتاز باشند تا عنصر داخلی مذاکرهکننده. سپس باید این پیام به جامعه مخابره شود که فیالجمله مصلحتی در مذاکره بود؛ اما عناصر عزت، حکمت و درایت در مذاکرات وجود نداشت؛ لذا پس از گذشت چند سال کشور نصیبی از مذاکرات ندارد. پسازاین نیز مذاکره از موضع ضعف همینگونه خواهد بود.
پایۀ ایجابی گفتمانی «تحول برای پیشرفت و ساخت ایران قوی» با راهبرد «تکیه به توان داخلی» است.
در مرتبۀ بعدی، خصوصیات کارگزار نیز مطرح است. دوگانۀ مدیر جهادی و کارآمد در مقابل مدیر دیوانسالار خسته، پیر و ناکارآمد قابلیت طرح دارد. تناسب در وزن دهی و تنظیم اضلاع گفتمانی که همان هدایت راهبردی است، لازمۀ کار است.
جبهۀ انقلاب باید بداند پس از درک صحیح راهبردی از طرح رهبر معظم انقلاب اسلامی، نوبت بهکارگیری اصحاب هنر و رسانه برای ترجمه به زبان تودۀ مردم است که اگر بهدرستی صورت بگیرد، به مدد الهی قابلیت تفوق بر سایر گفتمانها را دارد.
ارسال نظرات